تصور كن صبح چشمهاتو باز مي كني و مي بيني آرزوي بزرگت به وقوع پيوسته.
و تو اكنون خوشحالي بسيار خوشحال.
آنقدر خوشحال كه درونت غنج ميرود. با خودت مي گويي مگر مي شود؟؟
اگر اين چنين مي توانست بشود پس چرا هميشه در گوشمان خوانده اند كه آرزو،
آرزوست محقق نمي شود...
اما همه آرزوهايت محقق شد آن هم به زيبايي هر چه تمام.
مي خواهي داد بزني، خوشحالي ات را مي خواهي آگاه كني دنيا را كه برخيزيد
آرزوها محقق مي شوند.
برخيزيد و آرزو كنيد هر چقد آرزو دورتر تحققش سريعتر...
هر چه آرزو جالبتر و سروري كه در درونت ايجاد مي كند بيشتر باشد ...تحقق اش
سريعتر و هيجان انگيزتر..
آرزو كن
همين حالا
آرزو كن
بي پروا
آزاد
برگرفته از شيدايي، بهترين سايت انگيزشي